چرت و پرت

یکی از استادا ۲ نمره پایان ترمو گذاشته برای فعالیت کلاسی(اینکه تو کلاس داوطلب بشیم و مطالبو توضیح بدیم)اون روز تازه با یکی از بچه ها دوست شده بودم...گفت من تا حالا هیچ فعالیتی نکردم.استرس می گیرم.گفتم کاری نداره ک..داوطلب شو.بعد یکم چرت و پرت بگو.بقیشو استاد میگه🙈اصلا حواسم نبود از کلمه چرت پرت استفاده کردم.مخصوصا ک تازه باهاش دوست شده بودم.نمی دونستم چه جور اخلاقی داره..گفتم وای ببخشید حواسم نبود.خندید گفت اشکال نداره راحت باش.دوباره امروز داشت می گفت.موندم چیکار کنم.می ترسم نتونم خوب توضیح بدم...گفتم بابا باور کن کاری نداره.خودش توضیح میده.تو فقط یکم.....داشتم باز همون جمله رو می گفتم..ک متوجه شدم..چند لحظه مکث کردم تا کلمه بهتری پیدا کنم.که خودش با خنده گفت یکم چرت و پرت بگم؟بچه باهوشیه

 

 

🌙ماه رمضون 🌙

داشتم برای افطار شله زرد درست می کردم.به مامانم گفتم چقدر شکر بریزم توش!؟گفت اونقدر بریز ک شیرین شه ...گفتم خب از کجا بفهمم شیرین شده یا نه!؟گفت بخور ببین شیرین شده یا نهداشتم فکر می کردم یعنی اگه یکمی برای تست بخورم اشکال نداره گفتم بزار برای اطمینان یه بار دیگه بپرسم...گفتم : بخورم!؟ یهو گفت :اه روزه ای یادم نبود.من تازه داشتم برای خوردن نقشه می کشیدم.نقشه هام نقش بر آب شدهعییی یادش بخیر.یه زمانی یادم می رفت روزه ام آب می خوردم.امروز ولی هر چقدر منتظر موندم یادم بره ک روزه ام تا آب بخورم یادم نرفت

 

 

 

 

روز اول قابل تحمل بود.چون خونه بودم.اما نمی دونم روزایی ک میرم دانشگاه می تونم تحمل کنم یا نه‌

#اخرشم شیرین نشد🤗

................

روز دوم خیلی سختهههامروز برای کلاس جبرانی رفتم دانشگاه...هوا خیلی گرمه.انگار تابستونه...کاش بارون بیاددارم از تشنگی می میرماین ساعتم مثل ماست می مونه..عقربه هاش حرکت نمی کنه...لنتیییی

گردش همراه خانواده

امروز با مامانم و دوتا داداشام رفتیم باغ گیاه شناسی ملی ایران.از اونجا هم رفتیم پل طبیعت.همش به مامانم و داداش بزرگم می گفتم ازم عکس بگیرن.اوناها هم خسته شده بودن.تا اینکه یه باغچه دیدم ک لاله قرمز داشت.به داداشم گفتم:

 

_عه گل قرمز بیا بریم.ازم عکس بگیر 🤗

داداشم_ نمی خواد ...تو خودت هم گلی هم قرمزی [روسری قرمز گذاشته بودم]

من_ واقعاااااااااااااااا؟؟؟؟؟🤗

داداشم_ نه دروغ گفتم ، خواستم گولت بزنم عکس نگیرم

من_

ادامه نوشته